بُرشی از کتاب «اکیپ حاج هادی»| شکست ارتش دنیا
به گزارش نوید شاهد شهرستانهای استان تهران، کتاب «اکیپ حاج هادی» به قلم نویسنده مرحوم جعفر كاظمی، بيش از يكصد و هشتاد خاطره از ايثارگران جهاد پشتيبانی ورامين را به بيانی شيوا و جذاب همراه با تصاوير به رشته تحرير كشيده است، و انتشارات «نشرشاهد» آن را در نوبت اول در 1000 جلد در قطع رقعی به چاپ رسانده است. قیمت این کتاب در سال 1391 چاپ اول 15000 تومان بوده است.
بُرشی از متن کتاب را در ادامه میخوانیم:
این روایت از عزیزالله جنیدی
در عملیات بیت المقدس در اردیبهشت 61، یکی از افسران بعثی به دست بچههای جهاد اسیر شده بود. حاج آقا درخشان وقتی او را آورد و به ما تحویل داد، گفت:
- آقای جنیدی این از وقتی اسیر شده مدام چیزهایی می پرسد. چون ما به زبان عربی آشنایی نداریم، نمی فهمیم چه میگوید.
جلو رفتم و مقابل اسیر عراقی ایستادم و به زبان عربی با او صحبت کردم و گفتم هرچه سؤال داری از من بپرس. در جمع ما همه جور نیرو بود. ارتشی، سپاهی، بسیجی، جهادی؛ حتی اعدادی از بسیجیان عشایر. خلاصه از همه جای کشور و از هر قوم و قبیلهای یک نماینده حضور داشت؛ کوچک و بزرگ، نوجوان و کهنسال!
افسر عراقی حرکت کرد. همان طور که از مقابل نیروها عبور می کرد به تک تک آنها اشاره می کرد و می پرسید:
- این کیست؟
من همراهش حرکت کرده و نیروها را به او معرفی نمودم؛ این ارتشیه، این سپاهيه، این بسیجیه، این سنگرسازه، این امدادگره، این عشایره، این کرده، این الره، این عربه، این عجمه، این شیرازیه، این اصفهانیه، این آذریه، این مشهدیه این بلوچه و..
یک وقت دیدم روی زمین زانو زد و با دستهایش کوبید به سرشا پرسیدم: - چرا خود زنی می کنی؟ گفت:
- صدام به ما گفته خمینی نیرو نداره. ارتشش نابود شده. فقط دو تا لشکر پاسدار داره. اما حالا میبینم علاوه بر ارتش، همه مردم ایران آمده اند جنگ.
صدام صد سال هم با شما بجنگد، در نهایت آن کسی که شکست میخورد يقيناً خود اوست. همه ارتشهای دنیا هم که بیایند شکست خواهند خورد. من اگر این را میدانستم همان روز اول جنگ تسلیم میشدم. بیچاره از این که دیده بود صدام چه کلاه گشادی به سر نیروهایش گذاشته، ناراحت و عصبی بود.
انتهای پیام/